گاهی در اوج اختلاف، هیچ صدایی شنیده نمیشود. زوجها در کنار هم مینشینند اما فاصلهای عمیق میانشان کشیده میشود. سکوت، در ظاهر آرام است اما در باطن، پر از هیجانهای فروخورده، خشمهای سرکوبشده و ترس از طردشدن است. در جلسات EFT، زوج درمانگر کمک میکند تا این سکوت به جای دیواری بین دو نفر، به پلی برای بازسازی صمیمیت تبدیل شود. اینجا سکوت دیگر دشمن رابطه نیست، بلکه نشانهای از آسیبپذیری و نیاز به درک شدن است.
بسیاری از افراد در اوج تنشهای زناشویی بهجای بیان احساسات، سکوت میکنند. اما این سکوت اغلب نوعی دفاع هیجانی است؛ تلاشی برای جلوگیری از انفجار یا آسیب بیشتر. در نگاه درمان هیجانمدار (EFT)، سکوت نه نشانه بیعلاقگی بلکه بیان غیرمستقیم ترس، شرم یا ناامنی است.
افراد معمولاً وقتی احساس میکنند شنیده نمیشوند یا واکنش شریکشان دردناک است، به درون خود پناه میبرند. در این مرحله، تراپیست خوب در اصفهان تلاش میکند با کشف معنای پنهان پشت سکوت، چرخهی هیجانی میان زوجین را شفاف کند تا هر دو احساس امنیت برای گفتوگو پیدا کنند.
در اوج مشاجره، مغز هیجانی ما (آمیگدالا) فعالتر از مغز منطقی عمل میکند. در این حالت، بدن یا حمله میکند (بحث و انتقاد) یا فرار میکند (سکوت و عقبنشینی). بسیاری از زوجها ناخودآگاه به دومی پناه میبرند. سکوت به آنها حس کنترل میدهد؛ اما در واقع، این سکوت رابطه را از درون میفرساید.
در جلسات EFT، روانشناس خوب آموزش میدهد که در لحظات اوج تنش، چطور احساس خود را بدون حمله یا عقبنشینی بیان کنید؛ مثلاً گفتن «من احساس میکنم شنیده نمیشوم» بهجای «تو هیچوقت حرف مرا نمیفهمی». همین تغییر کوچک، مسیر رابطه را عوض میکند.
وقتی دو نفر بتوانند احساسات پشت سکوت را ببینند، یک گفتوگوی واقعی آغاز میشود. هدف EFT این است که چرخهی «انتقاد-عقبنشینی» به چرخهی «بیان-درک» تبدیل شود.
زوج درمانگر با تمرکز بر هیجانهای اصلی (نه رفتار ظاهری)، به زوجها کمک میکند تا آسیبپذیریهای خود را با هم شریک شوند. این شفافیت عاطفی، پیوند ایمنتری میانشان میسازد و سکوت از حالت دفاعی به فرصتی برای بازسازی اعتماد بدل میشود.
اگر سکوتها طولانی، مکرر و بدون بازگشت به گفتوگو باشند، زنگ خطر جدی است. نشانههایی مانند:
وقتی رابطه به نقطهی اوج تنش میرسد، بسیاری از زوجها ناخودآگاه سکوت را انتخاب میکنند. این سکوت در ظاهر ممکن است نشانهی آرامش یا خویشتنداری باشد، اما در عمق خود اغلب از ترسِ آسیبدیدن یا شنیدهنشدن میآید. در جلسات زوج درمانی به روش EFT، روانشناس خوب در اصفهان معمولاً میبیند که این سکوت در واقع یک مکانیسم دفاعی است؛ نوعی محافظ برای فرار از درد عاطفی. اما وقتی این سکوت طولانی میشود، نهتنها به ترمیم رابطه کمکی نمیکند، بلکه دیواری نامرئی میان دو نفر میسازد که شکستن آن سختتر از هر مشاجرهای است.
در EFT، سکوت در اوج احساسات بهعنوان بخشی از چرخهی منفی شناخته میشود. یکی از طرفین سکوت میکند تا تعارض بالا نگیرد، اما این رفتار از سوی دیگری بهعنوان بیتفاوتی تعبیر میشود. همین سوءبرداشت باعث میشود فرد مقابل نیز کنارهگیری کند، و چرخهی فاصله و انزوا شکل گیرد. زوج درمانگر در این مرحله تلاش میکند تا احساسات زیرینِ این سکوت را آشکار کند — مثلاً ترس از طردشدن یا حس بیکفایتی. وقتی زوجین یاد میگیرند که سکوت را با بیان آرام احساسات جایگزین کنند، فضا از «اوج اختلاف» به سمت گفتوگویی امن حرکت میکند.
یکی از اهداف اصلی EFT، تبدیل سکوت به ارتباط است. تراپیست خوب در اصفهان به زوجها کمک میکند تا بفهمند سکوتشان چه پیامی در دل خود دارد: آیا دعوتی برای توجه بیشتر است؟ یا پاسخی به احساس درماندگی؟ وقتی این آگاهی شکل میگیرد، گفتوگو دوباره معنا پیدا میکند. تمرینهای تنظیم هیجان و بازسازی اعتماد، به زوجها اجازه میدهد تا در اوج اختلاف هم، ارتباطی عاطفی و محترمانه داشته باشند. سکوت دیگر «فریاد خشم پنهان» نیست، بلکه فرصتی است برای تأمل و بازگشت به رابطهای امنتر.
سکوت در اوج اختلاف نشانه بیعلاقگی نیست، بلکه فریادی از ترس و درد است. رویکرد EFT با شناسایی هیجانهای پنهان، به زوجها کمک میکند تا سکوت را به گفتوگو تبدیل کنند. با کمک زوج درمانگر، رابطه از خستگی و سوءتفاهم به آرامش و درک متقابل بازمیگردد.
سکوت در اوج اختلاف، فقط نبود صدا نیست؛ نشانهای از ترس، خشم، ناامنی و نیاز به دیده شدن است. در نگاه EFT، این سکوت اگر با درک هیجانی همراه شود، میتواند به نقطه شروعی برای صمیمیت دوباره تبدیل گردد. کمک گرفتن از یک روانشناس خوب یا تراپیست خوب در اصفهان فرصتی است برای شنیدن دوباره — نه فقط صدای طرف مقابل، بلکه صدای احساسات درونی خود.
بهعنوان یک روانشناس و متخصص زوجدرمانی، من اکرم حجتی به بهبود روابط عاطفی و ارتقای کیفیت زندگی افراد و زوجها متعهد هستم. با ترکیب دانش روانشناسی و مهارتهای ارتباطی، به افراد کمک میکنم تا چالشهای خود را بهتر مدیریت کنند و به یک زندگی متعادلتر دست یابند.
تمرکز اصلی من در جلسات درمانی، ایجاد روابط امن و پایدار و آموزش مهارتهایی است که تغییرات مثبت و مؤثر را در زندگی افراد به همراه داشته باشد.
