بهعنوان یک زوج درمانگر، میخواهم در این مقاله به یکی از عمیقترین و پنهانترین ریشههای مشکلات روابط بپردازم: دلبستگی ناایمن. این الگو، که اغلب بدون آگاهی ما عمل میکند، نقش مهمی در نحوه انتخاب شریک زندگی و تعاملات روزمره ما دارد. اگر احساس میکنید روابطتان در یک چرخه تکراری از نزدیکی و دوری گرفتار شده، این مقاله برای شماست.
دلبستگی ناایمن: ریشه مشکلات ما در کجاست؟
دلبستگی، الگویی است که از کودکی و در تعامل ما با مراقبین اصلیمان شکل میگیرد. اگر نیازهای ما به صورت پایدار و قابل پیشبینی پاسخ داده شود، ما یک دلبستگی ایمن را تجربه میکنیم. اما اگر این نیازها نادیده گرفته شوند یا پاسخهای والدین نامنظم و غیرقابل پیشبینی باشد، دلبستگی ناایمن شکل میگیرد. این الگوها ناخودآگاه در بزرگسالی فعال میشوند و بر انتخاب شریک عاطفی، نحوه برقراری ارتباط و واکنش ما به مشکلات تأثیر میگذارند. شناخت دلبستگی ناایمن اولین گام برای رهایی از الگوهای ناکارآمد است.
۷ نشانه کلیدی دلبستگی ناایمن را بشناسید
نشانههای دلبستگی ناایمن به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: دلبستگی اضطرابی و دلبستگی اجتنابی. هر دو نوع در تلاش برای رسیدن به نیازهای اساسیشان به شیوههایی ناکارآمد عمل میکنند.
- ترس مداوم از رها شدن و طرد شدن: افراد با دلبستگی ناایمن از نوع اضطرابی، همیشه نگران از دست دادن شریک عاطفی خود هستند. این ترس باعث میشود به صورت مداوم به دنبال تأیید و اطمینانگیری از او باشند، گویی هیچگاه به اندازه کافی به آنها اطمینان خاطر داده نمیشود.
- نیاز به تأیید دائمی: این افراد برای احساس ارزشمندی، به شدت به تأیید شریک زندگی خود وابسته هستند. یک پیام پاسخ داده نشده یا یک تأخیر کوچک میتواند باعث اضطراب شدید و فعال شدن حس رها شدن در آنها شود.
- حسادت شدید و وابستگی: حسادت غیرمنطقی و تلاش برای کنترل رفتار همسر از نشانههای بارز دلبستگی ناایمن اضطرابی است. آنها به شریک خود فضای کافی نمیدهند زیرا از تنها ماندن و طرد شدن وحشت دارند.
- اجتناب از صمیمیت و نزدیکی عاطفی: برخلاف گروه اول، افراد با دلبستگی ناایمن از نوع اجتنابی، از صمیمیت زیاد فرار میکنند. آنها روابط را سطحی نگه میدارند و از صحبت در مورد احساسات خود پرهیز میکنند.
- اولویت دادن به استقلال افراطی: این افراد بر این باورند که برای زنده ماندن نیازی به دیگران ندارند و بر روی استقلال خود تمرکز میکنند. این استقلال کاذب، آنها را از ایجاد روابط عمیق و سالم باز میدارد.
- بزرگنمایی کردن عیوب شریک زندگی: برای فاصله گرفتن از صمیمیت، افراد اجتنابی به دنبال بهانهجویی و تمرکز بر عیوب جزئی شریک خود هستند. این مکانیسم دفاعی به آنها اجازه میدهد تا به رابطه به صورت کامل متعهد نشوند.
- سردی در زمان بروز اختلاف: در زمان بحث و دعوا، این افراد به جای حل مسئله، عقبنشینی کرده و از نظر عاطفی خود را دور میکنند. این رفتار باعث میشود شریکشان احساس طردشدگی و تنهایی کند.
راهکارهای درمانی برای غلبه بر «دلبستگی ناایمن»
شناخت این نشانهها اولین قدم است، اما برای تغییر الگوهای رفتاری به کمک تخصصی نیاز دارید. درمان دلبستگی ناایمن یک فرایند زمانبر است که با کمک یک تراپیست خوب امکانپذیر میشود.
- مراجعه به روانشناس خوب و متخصص: یک درمانگر خوب به شما کمک میکند تا ریشه الگوهای رفتاری خود را در کودکی کشف کنید و تأثیر آن بر زندگی کنونیتان را درک کنید.
- زوجدرمانی به سبک EFT: این نوع درمان به صورت مستقیم بر روی الگوهای دلبستگی کار میکند و به زوجها کمک میکند تا الگوهای اضطرابی یا اجتنابی خود را بشناسند و با ایجاد یک فضای امن، به یک دلبستگی ایمن دست پیدا کنند.
- تمرین خودآگاهی و شفقت به خود: پذیرش این واقعیت که الگوهای رفتاری شما ناشی از یک آسیب قدیمی است، به شما کمک میکند تا با مهربانی با خودتان رفتار کنید و به جای سرزنش خود، بر روی درمان تمرکز کنید.
مثالهای بالینی از دلبستگی ناایمن در روابط واقعی
در اینجا دو مثال از مراجعان خودم را برای شما میآورم تا درک بهتری از چگونگی بروز دلبستگی ناایمن در زندگی واقعی داشته باشید.
مثال اول: وابستگی اضطرابی سارا و علی سارا (۳۲ ساله) و علی (۳۴ ساله) برای مشاوره مراجعه کردند. سارا از اینکه علی به پیامهایش دیر پاسخ میدهد، بسیار ناراحت و مضطرب بود. او مدام گوشی علی را چک میکرد و اگر علی بدون او به یک مهمانی میرفت، احساس میکرد رها شده است. او میگفت: “احساس میکنم اگه من نباشم، علی من رو فراموش میکنه.” علی نیز از این وابستگی خسته شده بود و به مرور زمان از سارا فاصله میگرفت. در طول جلسات، متوجه شدیم که سارا در کودکی مادر بیثباتی داشته که گاهی او را به شدت دوست داشته و گاهی نادیدهاش میگرفته است. این تجربه باعث شکلگیری دلبستگی ناایمن اضطرابی در سارا شده بود و او مدام نگران از دست دادن عشق علی بود.
مثال دوم: اجتناب از صمیمیت حمید و مریم حمید (۳۸ ساله) و مریم (۳۶ ساله) با مشکل عدم صمیمیت به من مراجعه کردند. مریم احساس تنهایی میکرد و میگفت حمید در مورد احساساتش حرف نمیزند و هنگام بحثها، از نظر عاطفی عقبنشینی میکند. حمید میگفت: “مریم زیادی حساسه. من نمیخوام در مورد مسائل بیاهمیت بحث کنم.” در ادامه جلسات مشخص شد که حمید در کودکی یاد گرفته است که ابراز احساسات ضعف است. او پدر و مادری داشته که مشکلاتشان را با سکوت و نادیده گرفتن حل میکردند. این تجربه باعث شکلگیری دلبستگی ناایمن اجتنابی در او شده بود. حمید از نزدیکی عاطفی فرار میکرد، زیرا آن را تهدیدی برای استقلال و هویت خود میدانست.

خلاصه مقاله
دلبستگی ناایمن، که ریشه در دوران کودکی دارد، به دو نوع اضطرابی و اجتنابی تقسیم میشود و بر روابط بزرگسالی ما تأثیر میگذارد. نشانههایی مانند ترس از رها شدن، نیاز به تأیید دائمی، حسادت شدید، اجتناب از صمیمیت و بزرگنمایی عیوب شریک زندگی، همگی از علائم این الگو هستند. شناخت این الگوها اولین قدم برای رهایی از آنهاست. با کمک یک زوج درمانگر، تمرین خودآگاهی و در صورت نیاز، مراجعه به تراپیست خوب در اصفهان میتوان بر این الگوها غلبه کرد و به یک رابطه سالم و پایدار دست یافت.