آیا تا به حال این حس را داشتهاید که شما و همسرتان در یک مسیر مشخص و تکراری از بحثها گرفتار شدهاید؟ بحثهایی که هیچوقت به نتیجه نمیرسند و تنها باعث دوری و دلخوری بیشتر میشوند. بهعنوان یک زوجدرمانگر، این الگو را «چرخه معیوب» مینامم. یک الگوی رفتاری که در آن هر دو نفر ناخواسته به یک رقص دردناک وارد میشوید و هر حرکت یکی، حرکت بعدی دیگری را تحریک میکند. در این مقاله، به شما کمک میکنم تا این چرخه را بشناسید و راهکارهای عملی برای شکستن آن را یاد بگیرید.
چرخه معیوب چیست و چرا اتفاق میافتد؟
چرخه معیوب یک الگوی رفتاری تکراری است که در آن، هر دو طرف به شیوهای ثابت به یکدیگر واکنش نشان میدهند و این واکنشها به جای حل مشکل، آن را بدتر میکنند. این چرخه معمولاً شامل دو نقش اصلی است: «تعقیبکننده» و «فاصلهگیرنده».
- تعقیبکننده: این فرد برای حل مشکل و نزدیک شدن به شریکش، بیشتر تلاش میکند. او ممکن است با غر زدن، انتقاد کردن یا درخواست توجه، به دنبال برقراری ارتباط باشد.
- فاصلهگیرنده: این فرد در پاسخ به فشار تعقیبکننده، عقبنشینی کرده و از نظر عاطفی خود را دور میکند. او ممکن است با سکوت، مشغول کردن خود با کارهای دیگر یا ترک کردن بحث، به فشار پاسخ دهد.
در نهایت، هر دو طرف احساس ناکامی، تنهایی و درک نشدن میکنند. دلیل این اتفاق، نه تنها اختلاف نظر، بلکه احساسات عمیقتر و پنهانی است که در زیر سطح رفتارها قرار دارد، مانند ترس از طرد شدن، ترس از نادیده گرفته شدن یا ترس از ناکافی بودن. در واقع، این دعوا با همسر در مورد مسواک زدن یا شستن ظرفها نیست، بلکه در مورد نیازهای عمیقتر و برآورده نشده است.
۵ گام برای شکستن چرخه معیوب دعوا با همسر
شکستن این چرخه به آگاهی و تلاش هر دو طرف نیاز دارد. در ادامه، پنج گام عملی را به شما معرفی میکنم:
- شناسایی الگو: اولین و مهمترین قدم، شناخت الگوی رفتاری خودتان است. از خود بپرسید: «در هنگام دعوا با همسر، من معمولاً چه رفتاری از خودم نشان میدهم؟ آیا من تعقیب میکنم یا عقبنشینی؟»
- مکث و تنفس آگاهانه: در لحظهای که حس میکنید چرخه در حال شروع شدن است، یک مکث آگاهانه ایجاد کنید. به جای واکنش فوری، یک نفس عمیق بکشید و از خود بپرسید: «حالا چه احساسی دارم؟»
- صحبت از احساسات به جای اتهام: به جای استفاده از جملاتی که با «تو» شروع میشوند (مثلاً «تو همیشه دیر میآیی!»)، از جملاتی استفاده کنید که با «من» شروع میشوند (مثلاً «من وقتی تو دیر میآیی، احساس نگرانی میکنم.»). این شیوه صحبت کردن به جای ایجاد گارد دفاعی، زمینه را برای همدلی فراهم میکند.
- تعیین زمان آرام برای صحبت: وقتی اوضاع متشنج است، به همسرتان بگویید: «الان هر دو ناراحتیم. بیا ۱۵ دقیقه بعد که آرامتر شدیم، در موردش حرف بزنیم.» این کار به هر دو فرصت میدهد تا از لحاظ عاطفی به حالت عادی برگردید و با منطق بیشتری صحبت کنید.
- کشف نیازهای پنهان: در نهایت، سعی کنید از همسرتان بپرسید: «در زیر این خشم و ناراحتی، واقعاً به چه چیزی نیاز داری؟» این سوال ساده میتواند شما را از سطح دعوا به ریشه اصلی آن هدایت کند.
اهمیت کمک تخصصی در خروج از چرخه معیوب دعوا با همسر
گاهی اوقات، چرخه معیوب آنقدر عمیق و ریشهدار است که به تنهایی نمیتوان از آن خارج شد. در این مواقع، کمک گرفتن از یک متخصص ضروری است. یک زوجدرمانگر خوب میتواند به عنوان یک تسهیلکننده بیطرف عمل کرده و به شما و همسرتان کمک کند تا الگوهای مخرب را شناسایی کرده و نیازهای واقعیتان را به یکدیگر ابراز کنید. روشهایی مانند زوجدرمانی به سبک EFT (درمان متمرکز بر هیجان)، به صورت مستقیم بر روی همین الگوها کار میکند و به شما کمک میکند تا به یک دلبستگی ایمن در رابطه دست پیدا کنید. اگر در اصفهان زندگی میکنید و به دنبال روانشناس خوب در اصفهان یا تراپیست خوب در اصفهان هستید، میتوانید با متخصصان مجرب در این زمینه تماس بگیرید.
مثالهای بالینی از چرخه معیوب در روابط واقعی
در اینجا دو مثال از مراجعان خودم را برای شما میآورم تا درک بهتری از چگونگی بروز چرخه معیوب در زندگی واقعی داشته باشید:
مثال اول: چرخه انتقاد و سکوت در رابطه سارا و علی
سارا و علی به دلیل مشاجرات تکراری به من مراجعه کردند. سارا از اینکه علی در کارهای خانه به او کمک نمیکرد، مدام غر میزد و انتقاد میکرد (نقش تعقیبکننده). او میگفت: «تو هیچوقت به فکر من نیستی!» علی در پاسخ، سکوت میکرد و خود را با گوشی مشغول میکرد (نقش فاصلهگیرنده). در جلسات مشخص شد که نیاز عمیق سارا، احساس ارزشمندی و دیده شدن بود و او از نادیده گرفته شدن میترسید. از سوی دیگر، نیاز علی، احساس احترام و پذیرش بود و از انتقاد و قضاوت میترسید. با EFT، به آنها کمک کردم تا به جای انتقاد و سکوت، نیازهای پنهان خود را به یکدیگر ابراز کنند. سارا یاد گرفت بگوید: «من وقتی کمکم نمیکنی، احساس میکنم تنها و خستهام.» و علی یاد گرفت که به جای فرار، پاسخ دهد: «من میشنوم که خستهای. بیا با هم راهی برای تقسیم کار پیدا کنیم.»
مثال دوم: چرخه تلاش برای کنترل و عقبنشینی در رابطه مریم و حمید
مریم و حمید به خاطر مشکلات ارتباطی مراجعه کردند. هر بار که حمید برای دیدن دوستانش بیرون میرفت، مریم با پیامکهای مکرر و تماسهای پیدرپی او را کنترل میکرد (نقش تعقیبکننده). حمید در پاسخ، یا به پیامهای او جواب نمیداد یا به بهانه اینکه «زیادی حساس هستی»، از او فاصله میگرفت (نقش فاصلهگیرنده). در طول درمان، مشخص شد که مریم در کودکی تجربه طرد شدن داشته و نیاز به اطمینان خاطر و امنیت عاطفی داشت. حمید نیز که والدینی کنترلگر داشت، از دست دادن استقلال خود میترسید. با EFT، به آنها کمک کردم تا به جای کنترل و فرار، از نیازهای واقعیشان حرف بزنند. مریم توانست بگوید: «وقتی از من دور میشوی، میترسم رهایم کنی.» و حمید توانست بگوید: «من دوستت دارم، اما به فضایی نیاز دارم تا خودم باشم. من برمیگردم.»

خلاصه مقاله
دعوا با همسر اغلب ریشه در یک “چرخه معیوب” دارد که در آن دو نفر در نقش “تعقیبکننده” و “فاصلهگیرنده” گرفتار میشوند. برای خروج از این چرخه، ابتدا باید آن را شناسایی کرد، سپس با تکنیکهایی مانند مکث آگاهانه و صحبت کردن از احساسات به جای اتهام، الگوی رفتاری را شکست. این دعواها در واقع درباره نیازهای عمیقتر و پنهان هستند. در نهایت، در صورت ریشهدار بودن مشکل، مراجعه به یک زوجدرمانگر متخصص به شما کمک میکند تا از طریق روشهایی مانند زوجدرمانی EFT، به ریشه اصلی مشکلات پی ببرید و به یک رابطه سالم و پایدار دست یابید.