نقش هیجانات در شکل گیری الگوهای ارتباطی مخرب
هیجانات، نیروی محرکه اصلی در تعاملات انسانی هستند. آنها نه تنها تجربیات درونی ما را شکل میدهند، بلکه نحوه ارتباط ما با دیگران را نیز به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. در روابط صمیمانه، به ویژه روابط عاطفی نزدیک، هیجانات نقش محوری در ایجاد الگوهای ارتباطی سالم و صمیمانه ایفا میکنند. با این حال، زمانی که هیجانات به درستی درک، تنظیم یا بیان نشوند، میتوانند به شکلگیری الگوهای ارتباطی مخرب منجر شوند که به تدریج صمیمیت، اعتماد و سلامت کلی رابطه را از بین میبرند.
هیجانات اولیه و ثانویه نقش هیجانات در الگوهای ارتباطی:
برای درک نقش هیجانات در شکلگیری الگوهای ارتباطی مخرب، تمایز بین هیجانات اولیه و ثانویه حائز اهمیت است.
- هیجانات اولیه: این هیجانات، واکنشهای آنی و اصیل به یک موقعیت یا محرک هستند. آنها اغلب آسیبپذیرتر و اساسیترند، مانند ترس، غم، شادی، خشم (به عنوان واکنش به تهدید)، و احساس تنهایی یا طردشدگی.
- هیجانات ثانویه: این هیجانات، واکنشهایی به هیجانات اولیه یا به نحوه تعامل با دیگران هستند. آنها اغلب دفاعیتر و برای محافظت از خود در برابر آسیب یا درد ایجاد میشوند. مثالهایی از هیجانات ثانویه شامل خشم (به عنوان پوششی برای ترس یا غم)، سرزنش، انتقاد، کنارهگیری و بیتفاوتی هستند.
چگونگی شکلگیری الگوهای مخرب:
الگوهای ارتباطی مخرب معمولاً زمانی شکل میگیرند که هیجانات اولیه به درستی پردازش و بیان نشوند. در این حالت، هیجانات ثانویه فعال شده و تعاملات را به سمت منفی سوق میدهند:
سرکوب هیجانات اولیه:
زمانی که فردی احساس ترس، غم یا آسیبپذیری میکند اما از بیان آن واهمه دارد (به دلیل ترس از طردشدگی، قضاوت یا آسیب بیشتر)، ممکن است این هیجانات را سرکوب کند. این سرکوب میتواند منجر به بروز هیجانات ثانویه مانند خشم یا کنارهگیری شود. به عنوان مثال، فردی که احساس تنهایی میکند ممکن است به جای بیان نیاز خود به نزدیکی، با عصبانیت و انتقاد با همسرش رفتار کند.
واکنش با هیجانات ثانویه:
زمانی که فردی با هیجانات ثانویه (مانند خشم، سرزنش یا کنارهگیری) واکنش نشان میدهد، اغلب باعث ایجاد واکنش مشابه یا متضاد در طرف مقابل میشود. برای مثال، انتقاد یک فرد ممکن است با حالت دفاعی یا حمله متقابل همسرش روبرو شود و یک چرخه منفی از سرزنش و دفاع شکل بگیرد.
شکلگیری چرخههای منفی:
الگوهای ارتباطی مخرب معمولاً به صورت چرخههای تکرارشونده عمل میکنند. برای مثال، چرخه “انتقاد-دفاع” زمانی شکل میگیرد که یکی از طرفین انتقاد میکند و طرف مقابل به حالت دفاعی درمیآید. این چرخه میتواند بارها تکرار شود و هر بار احساسات منفی بیشتری را در هر دو طرف ایجاد کند و از حل مسئله جلوگیری نماید. چرخه “دنبال کننده-کناره گیر” نیز زمانی رخ میدهد که یک طرف به دنبال صمیمیت و صحبت کردن در مورد مشکلات است (دنبال کننده) و طرف دیگر از تعامل عاطفی اجتناب میکند (کناره گیر). این الگو نیز میتواند منجر به احساس ناامیدی و طردشدگی در طرف دنبال کننده و احساس فشار و ناتوانی در طرف کناره گیر شود.
تأثیر هیجانات تنظیم نشده:
زمانی که افراد قادر به تنظیم هیجانات شدید خود نیستند، احتمال بروز رفتارهای تکانشی و آسیبزننده در ارتباطات افزایش مییابد. فریاد زدن، توهین کردن، تهدید کردن یا قطع ارتباط ناگهانی نمونههایی از این رفتارها هستند که میتوانند آسیب جدی به رابطه وارد کنند.
نقش هیجانات خاص در الگوهای مخرب:
- خشم: اگرچه خشم یک هیجان طبیعی است، اما بیان غیرسازنده آن (مانند پرخاشگری کلامی یا فیزیکی) میتواند منجر به ترس، احساس ناامنی و کنارهگیری در طرف مقابل شود. خشم اغلب پوششی برای هیجانات آسیبپذیرتر مانند ترس یا غم است.
- ترس: ترس از طردشدگی، قضاوت یا آسیب دیدن میتواند باعث شود افراد از بیان نیازها و آسیبپذیریهای خود اجتناب کنند و به جای آن از مکانیسمهای دفاعی مانند کنارهگیری یا پرخاشگری استفاده کنند.
- غم و اندوه: بیان نشدن غم و اندوه ناشی از فقدان ارتباط عاطفی یا عدم دریافت حمایت میتواند منجر به احساس تنهایی، افسردگی و بیتفاوتی در رابطه شود.
- شرم: احساس شرم میتواند باعث شود افراد از بیان خود و نیازهایشان خودداری کنند و احساس بیارزشی و عدم استحقاق عشق و توجه داشته باشند. این امر میتواند به الگوهای کنارهگیری و اجتناب از صمیمیت منجر شود.
تغییر نقش هیجانات در الگوهای ارتباطی:
کلید تغییر الگوهای ارتباطی مخرب، درک نقش هیجانات و یادگیری نحوه پردازش و بیان آنها به شیوهای سالمتر است. رویکردهای درمانی مانند رویکرد هیجانمدار (EFT) بر کمک به افراد و زوجها برای شناسایی هیجانات اولیه آسیبپذیر، بیان آنها به شیوهای ایمن و دریافت پاسخ همدلانه از طرف مقابل تمرکز دارند. با درک عمیقتر هیجانات و یادگیری تنظیم آنها، افراد میتوانند الگوهای ارتباطی مخرب را شکسته و روابط صمیمانهتر و سالمتری ایجاد کنند.

در نهایت، هیجانات نقش قدرتمندی در شکلگیری الگوهای ارتباطی ما ایفا میکنند. آگاهی از هیجانات خود و طرف مقابل، یادگیری نحوه بیان سازنده آنها و پاسخ همدلانه به هیجانات دیگران، گامهای اساسی در ایجاد و حفظ روابط سالم و رضایتبخش است. عدم توجه به هیجانات و واکنشهای ناسالم به آنها میتواند به شکلگیری چرخههای مخربی منجر شود که سلامت روابط را به خطر میاندازد.