رویکرد هیجانمدار (EFT): درمانی متمرکز بر دلبستگی و تغییر هیجانی
رویکرد هیجانمدار (Emotionally Focused Therapy – EFT)، یک رویکرد درمانی ساختارمند و کوتاهمدت است که توسط سو جانسون و لسلی گرینبرگ در حوزه زوجدرمانی توسعه یافت و بعدها در درمان فردی و خانوادهدرمانی نیز کاربرد پیدا کرد. هسته اصلی EFT، تأکید بر نقش حیاتی هیجانات در شکلگیری تجربیات فردی و تعاملات بینفردی است. هدف اصلی این رویکرد درمانی، کمک به افراد و زوجها در درک هیجانات، تنظیم هیجانات و تغییر هیجانات به منظور بهبود روابط عاطفی و ارتقاء سلامت روان است
مبانی نظری EFT: نظریه دلبستگی و نقش هیجانات
EFT عمیقاً ریشه در نظریه دلبستگی (Attachment Theory) دارد. این نظریه روانشناسی بیان میکند که انسانها به طور غریزی به دنبال ایجاد و حفظ پیوندهای عاطفی ایمن با افراد مهم زندگی خود هستند. در روابط صمیمانه، احساس امنیت عاطفی و اطمینان به پاسخگویی عاطفی طرف مقابل، اساس یک رابطه سالم را تشکیل میدهد. هنگامی که این احساس امنیت تهدید میشود، الگوهای تعاملی مخرب شکل میگیرند که منجر به پریشانی در رابطه و مشکلات عاطفی میشوند.
در چارچوب EFT، هیجانات به عنوان سازماندهندگان اصلی تجربیات و تعاملات در نظر گرفته میشوند. هیجانات نه تنها اطلاعات حیاتی در مورد نیازهای عاطفی و خواستههای ما فراهم میکنند، بلکه نقش اساسی در نحوه تعاملات ما با دیگران ایفا میکنند. EFT تلاش میکند تا به افراد کمک کند تا هیجانات اصلی خود را به عنوان منابع ارزشمند اطلاعات شناسایی کنند و به جای سرکوب یا اجتناب از احساسات، به شیوهای سازگارانهتر با آنها ارتباط برقرار کنند.
اهداف کلیدی EFT: تغییر هیجانی و ایجاد پیوند ایمن
اهداف اصلی رویکرد هیجانمدار عبارتند از:
- گسترش پاسخهای هیجانی: کمک به افراد برای شناسایی و تجربه هیجانات سازگار و بیان آنها به شیوهای سالم.
- سازماندهی مجدد هیجانات: کمک به تنظیم هیجانات ناسازگار و تغییر واکنشهای هیجانی ناکارآمد.
- ایجاد پیوند عاطفی ایمن: در زوجدرمانی EFT، هدف اصلی ایجاد یا ترمیم پیوند دلبستگی بین زوجین از طریق افزایش درک متقابل و همدلی عاطفی.
- بهبود الگوهای تعاملی: شناسایی و تغییر الگوهای تعاملی منفی که منجر به تعارضات زناشویی میشوند.
- افزایش خودآگاهی عاطفی: ارتقاء آگاهی از هیجانات و درک تأثیر آنها بر رفتار و روابط.
- تقویت تنظیم هیجانی: آموزش مهارتهای مدیریت هیجانات و تنظیم احساسات دشوار.
مراحل رویکرد هیجانمدار (EFT) در زوجدرمانی: تثبیت، بازسازی، تحکیم
فرآیند درمان EFT در زوجدرمانی معمولاً شامل سه مرحله اصلی و نه گام ساختاریافته است:
- تثبیت و ارزیابی رابطه: درمانگر EFT با زوجین همراه شده، مشکلات رابطه را ارزیابی میکند و الگوهای تعاملی زوج را شناسایی میکند.
- بازسازی تعاملات: هدف این مرحله، تغییر الگوهای ارتباطی منفی و ایجاد تعاملات همدلانه و پاسخگو به نیازها است.
- تحکیم و یکپارچهسازی تغییرات: زوجین یاد میگیرند چگونه الگوهای تعاملی سالم را حفظ کرده و از آنها برای حل تعارضات آینده استفاده کنند.
کاربردهای رویکرد هیجانمدار (EFT): فراتر از زوجدرمانی
اثربخشی EFT تنها به مشاوره زوجی محدود نمیشود و در درمان موارد زیر نیز کاربرد دارد:
- درمان افسردگی و درمان اضطراب
- درمان PTSD (اختلال استرس پس از سانحه)
- درمان اختلالات خوردن
- بهبود ارتباطات خانوادگی
- مسائل دلبستگی
- بهبود عملکرد عاطفی و بهبود روابط بین فردی
مزایای رویکرد هیجانمدار (EFT): رویکردی مبتنی بر شواهد
EFT به عنوان یک رویکرد درمانی مبتنی بر شواهد شناخته میشود و دارای مزایای متعددی است:
رویکردی مبتنی بر تحقیق
اثربخشی EFT در درمان مشکلات مختلف، از جمله بهبود روابط زوجین و کاهش علائم افسردگی و اضطراب، در مطالعات متعدد و معتبر به اثبات رسیده است. این امر به مراجعان اطمینان میدهد که از یک روش درمانی با پشتوانه علمی استفاده میکنند.
تمرکز بر هیجانات:
EFT به جای پرداختن صرفاً به رفتارهای سطحی، به عمق تجربیات عاطفی افراد و روابط میپردازد. این تمرکز عمیقتر به درک ریشهای مشکلات و ایجاد تغییرات اساسی و پایدار کمک میکند.
ساختاریافته و هدفمند:
مراحل مشخص و گامهای ساختاریافته EFT، یک چارچوب واضح برای فرآیند درمان فراهم میکند. این ساختار به درمانگر و مراجع کمک میکند تا مسیر درمان را به خوبی درک کرده و به طور هدفمند به سوی بهبود حرکت کنند.
کوتاه مدت:
در مقایسه با برخی رویکردهای درمانی تحلیلی و بلندمدت، EFT معمولاً به جلسات درمانی کمتری برای دستیابی به نتایج قابل توجه نیاز دارد. این ویژگی آن را به گزینهای جذاب برای افرادی با محدودیت زمانی یا مالی تبدیل میکند.
قابلیت تعمیمپذیری:
اصول و تکنیکهای EFT نه تنها در زوجدرمانی مؤثر هستند، بلکه در درمان فردی برای مقابله با مسائلی مانند افسردگی و اضطراب و همچنین در خانوادهدرمانی برای بهبود ارتباطات نیز کاربرد دارند. این انعطافپذیری، EFT را به یک رویکرد درمانی جامع تبدیل کرده است.
در نتیجه، رویکرد هیجانمدار (EFT) یک رویکرد درمانی قدرتمند است که با تمرکز بر هیجانات و دلبستگی، به افراد و زوجها کمک میکند تا الگوهای عاطفی و الگوهای تعاملی خود را درک کرده و تغییر دهند و به روابط سالمتر و رضایت عاطفی بیشتری دست یابند.

رویکرد هیجانمدار (EFT) یک روش درمانی کوتاهمدت و ساختارمند است که با تمرکز بر نقش اساسی هیجانات و دلبستگی، به افراد و زوجها کمک میکند تا الگوهای عاطفی و تعاملی خود را درک کرده و تغییر دهند. EFT با پشتوانه تحقیقاتی قوی، به عمق احساسات میپردازد و با ارائه یک چارچوب هدفمند، امکان دستیابی به تغییرات پایدار را در مدت زمان نسبتاً کوتاهی فراهم میکند. این رویکرد انعطافپذیر، علاوه بر زوجدرمانی، در درمان فردی و خانوادگی نیز برای بهبود سلامت روان و روابط مؤثر است.
یک پاسخ