“سواد عاطفی گمشده”
(ژاله و مهران روی مبلهای اتاق مشاوره نشستهاند. ژاله کمی مضطرب است. مهران بیحوصله به زمین نگاه میکند.)
ژاله (با بغض): دکتر، من وقتی ناراحتم، فقط میخوام مهران حرفمو بفهمه… ولی اون یا مسخره میکنه یا بحثو عوض میکنه. حس میکنم اصلاً درکم نمیکنه.
مهران (با اخم): خب من که نمیدونم باید چیکار کنم! فکر میکنم وقتی چیزی رو حل نمیشه، بهتره حرفشو نزنیم.
دکتر حجتی (با آرامش): مهران، چیزی که ژاله نیاز داره، حل فوری مشکل نیست؛ او دنبال درک شدن احساسشه. گاهی فقط شنیدن و همراه بودن، بدون قضاوت یا راهحل دادن، خودش بزرگترین کمک به طرف مقابله.
ژاله (با صدای لرزان): من فقط میخوام بدونم حرفام برات مهمه… که کنارم هستی.
مهران (با مکث و نگاه به ژاله): راستش… تا حالا اینجوری بهش نگاه نکرده بودم. فکر میکردم اگه سریع نتیجه نگیرم یعنی بیعرضهام.
دکتر حجتی (لبخند ملایم): سواد عاطفی یعنی بدونیم احساسات طرف مقابل، نیاز به شنیده شدن دارن، نه مدیریت شدن.
گاهی بهترین پاسخ به احساسات عزیزانمان، فقط یک گوش شنوا و یک دل آرام است