جزئیات مقاله

alt="زوج درمانی"
تعداد نظرات :0
آنچه در این مقاله میخوانید ..

داستان های اتاق مشاوره: داستان رضا و فاطمه

بچه‌مون بازیگوشه یا بی‌تربیته؟

زوج: فاطمه و رضا، ۵ ساله ازدواج کردن و یک پسر ۴ ساله دارن
مشکل: فاطمه باور داره بچه باید آزاد باشه و با روش‌های محبت‌آمیز تربیت بشه، اما رضا سبک تربیتی سخت‌گیرانه‌تری داره و از تنبیه بدنی کلامی هم ابایی نداره.

[صحنه: اتاق مشاوره، فاطمه با دستمالی در دست، رضا دست‌به‌سینه نشسته]

مشاور: امروز چه چیزی باعث شد به مشاوره بیاین؟

فاطمه (با بغض): دیشب بچه‌مون فقط ریخت‌وپاش کرده بود. رضا با کمربند رفت سراغش… من وحشت کردم.

رضا (با جدیت): اگه بچه از کوچیکی ادب یاد نگیره، فردا از دیوار مردم بالا می‌ره. ما که بچه بودیم، با یه نگاه پدرمون می‌فهمیدیم باید ساکت شیم.

فاطمه: اینجا خونه‌ست، نه پادگان. بچه‌مون ترسیده، بهم گفت: «مامان، بابا منو دیگه دوست نداره؟»

مشاور (آرام و جدی): خشونت، حتی اگه از قصد تربیت باشه، احساس امنیت کودک رو از بین می‌بره. وقتی پدری که باید پناه باشه، تبدیل به تهدید بشه، اعتماد بچه می‌ریزه.

[فلش‌بک: یک شب قبل، اتاق کودک]

(کودک گریه می‌کنه. رضا عصبانی در حالی‌که کمربند به دستشه، فریاد می‌زنه:)
رضا: صدبار گفتم این لگوهارو جمع کن! گوش نمی‌دی دیگه!
فاطمه (وحشت‌زده): رضا نزنش! فقط چهار سالشه!
کودک در گوشه اتاق جمع شده، می‌لرزه. فاطمه بغلش می‌کنه، رضا با خشم از اتاق بیرون می‌ره.

[بازگشت به اتاق مشاوره]

رضا (با صدایی آهسته‌تر): شاید… شاید زیادی شبیه بابام شدم. همیشه فکر می‌کردم اون درست تربیتمون کرد. ولی… واقعاً می‌ترسم بچه‌مون ازم متنفر شه.

فاطمه: ما باید تیم باشیم. بچه‌مون به عشق و انضباط هم‌زمان نیاز داره، نه ترس.

مشاور: دقیقاً. بیاین با هم یاد بگیریم چطور مرز بذاریم بدون تحقیر یا خشونت. بچه‌ها، تربیت می‌خوان نه تنبیه.


«فرزندان، آیینه رفتار والدین هستند؛ با مهربانی در آن‌ها نگاه کنیم.»

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فیلتر قیمت
‫فیلتر قیمت - اسلایدر
1تومان648,000تومان