در روابط زناشویی مدرن، دیگر مسئلهی اصلی فقط این نیست که چه کسی ظرفها را میشوید یا چه کسی لباسها را اتو میکند، بلکه نحوهی مشارکت و گفتوگو دربارهی تقسیم وظایف به شاخصی از احترام و درک متقابل تبدیل شده است. بسیاری از زوجها در ظاهر کارها را با همکاری انجام میدهند، اما در عمق رابطه، احساس نارضایتی یا بیعدالتی وجود دارد. در واقع، نبود گفتوگوی سالم دربارهی مشارکت، به مرور میتواند به اختلاف، دلخوری و فاصلهی عاطفی منجر شود.
در نگاه اول ممکن است تصور شود عمل کردن مهمتر از صحبت کردن است. اما روانشناسان خانواده، از جمله زوج درمانگرهایی که بر پایه روش EFT (درمان هیجانمحور) کار میکنند، تأکید دارند که گفتوگو دربارهی مشارکت، ریشهی احساس امنیت در رابطه است.
زیرا در هر رابطه، پشت هر کار خانگی یک «پیام هیجانی» وجود دارد. مثلاً وقتی یکی از زوجین بدون درخواست دیگری ظرفها را میشوید، پیامش میتواند این باشد که «من تو را میبینم و ارزش میگذارم». اما وقتی تقسیم وظایف ناعادلانه یا بدون گفتوگو انجام شود، همین کارها میتوانند به منبع رنجش تبدیل شوند.
در روش EFT، هر رفتار بیرونی ریشه در یک نیاز هیجانی دارد. وقتی دو نفر دربارهی مشارکت در کارهای خانه گفتوگو میکنند، در واقع در حال بیان نیازهای عاطفی عمیقتری هستند؛ مانند احساس دیده شدن، مورد توجه بودن، و تعلق خاطر.
به همین دلیل است که انجام صرف کارها بدون ارتباط کلامی، نمیتواند همان تأثیر عاطفی را داشته باشد. گفتوگو و توافق دربارهی نحوهی همکاری، احساس همدلی و اتحاد را تقویت میکند و از تبدیل کارهای روزمره به میدان جنگ جلوگیری مینماید.
با اینکه بسیاری از زوجها نیت خوبی برای همکاری دارند، اما در عمل با چالشهایی مواجه میشوند:
در چنین موقعیتهایی، مراجعه به روانشناس خوب یا تراپیست خوب در اصفهان میتواند به زوجها کمک کند تا ریشههای هیجانی اختلافها را شناسایی و بازسازی کنند.
در گفتوگو دربارهی مشارکت، هدف برنده شدن در بحث نیست؛ بلکه درک متقابل است. استفاده از جملات سرزنشآمیز مانند «تو هیچ کمکی نمیکنی» یا «همیشه باید من یادآوری کنم» نهتنها کمکی نمیکند، بلکه دفاع روانی ایجاد میکند.
روش صحیح این است که احساس خود را بدون قضاوت بیان کنید، مثلاً:
این نوع گفتوگو، مسیر ارتباط هیجانی سالمتری ایجاد میکند.
شراکت واقعی در خانه فقط تقسیم کار نیست، بلکه فرصتی برای رشد فردی و مشترک است. وقتی دو نفر یاد میگیرند دربارهی نیازها و محدودیتهای خود حرف بزنند، رابطهشان از سطح همکاری به سطح همدلی ارتقا مییابد.
در واقع، تمرین گفتوگو دربارهی کارهای سادهی خانه، تمرینی برای حل تعارضهای بزرگتر در آینده است. این فرآیند در مدل EFT نوعی «بازسازی الگوی ارتباطی» محسوب میشود که امنیت عاطفی را در رابطه تقویت میکند.
برای تبدیل بحثها به تعامل سازنده، چند نکته کلیدی وجود دارد:
در روش EFT، تمرکز بر شناسایی و ابراز احساسات درونی است، نه صرفاً حل مشکل بیرونی. زوج درمانگر با کمک به زوجین برای دیدن نیازهای هیجانی پشت اختلافها، باعث میشود که حتی گفتوگو دربارهی شراکت در کارهای خانه، به فرصتی برای نزدیکی بیشتر تبدیل شود.
به عنوان مثال، یکی از زوجین ممکن است با انجام زیاد کارها به دنبال احساس ارزشمندی باشد، در حالی که دیگری با کمکاری در تلاش برای حفظ استقلال خود است. وقتی این احساسات شناخته شوند، رابطه از جنگ قدرت به همکاری واقعی تبدیل میشود.
شراکت در کارهای خانه فقط مسئلهای مربوط به نظم یا تقسیم وظایف نیست، بلکه نمایانگر احترام، همدلی و تعهد عاطفی در رابطه است. گفتوگو دربارهی این مشارکت، مهمتر از خود عمل است، زیرا احساس امنیت و صمیمیت را تقویت میکند. اگر زوجها یاد بگیرند با صداقت و احترام دربارهی نیازها و تواناییهای خود صحبت کنند، رابطهشان پایدارتر، آرامتر و هیجانیتر خواهد بود. در این مسیر، کمک گرفتن از یک زوج درمانگر یا تراپیست خوب در اصفهان میتواند روند درک متقابل و تعادل را تسریع کند.
شراکت در کارهای خانه، یکی از شاخصهای سلامت رابطه است، اما اهمیت اصلی آن در گفتوگو و توافق نهفته است. زمانی که زوجین دربارهی انتظارات و احساسات خود صادقانه صحبت میکنند، حس عدالت، احترام و امنیت هیجانی تقویت میشود. گفتوگو دربارهی شراکت، نه فقط برای مدیریت کارها، بلکه برای ایجاد پیوند عمیقتر عاطفی ضروری است. با بهرهگیری از اصول EFT و راهنمایی یک روانشناس خوب یا تراپیست در اصفهان، زوجها میتوانند از کارهای روزمره، فرصتی برای رشد هیجانی و صمیمیت واقعی بسازند.
بهعنوان یک روانشناس و متخصص زوجدرمانی، من اکرم حجتی به بهبود روابط عاطفی و ارتقای کیفیت زندگی افراد و زوجها متعهد هستم. با ترکیب دانش روانشناسی و مهارتهای ارتباطی، به افراد کمک میکنم تا چالشهای خود را بهتر مدیریت کنند و به یک زندگی متعادلتر دست یابند.
تمرکز اصلی من در جلسات درمانی، ایجاد روابط امن و پایدار و آموزش مهارتهایی است که تغییرات مثبت و مؤثر را در زندگی افراد به همراه داشته باشد.
